كارن وترهان يك پروفسور بين المللي شيمي و يك محقق ماهر در زمينه اثر فلزات سنگين بر روي سيستم هاي زنده و بويژه نقششان در ايجاد سرطان بود. خود او نیز سرانجام قرباني يك فلز سنگين سمي شد. او طريقه ي اثر كردن يونهاي جيوه بر پروتئينهاي تعمير كننده DNA را مطالعه کرد و Hg(CH3)2 را به عنوان يك ماده مرجع استاندارد براي اندازه گيري Hg NMR بكار برد.
وترهان از سمي بودن جيوه بسيار آگاه بود و براي همين اقدامات احتياطي لازم را بكار برد، در حاليكه عينك ايمني مي زد و از دست كش هاي لاستيكي استفاده مي كرد آزمايش را در زير يك هود انجام مي داد و تنها با مقادير كوچك ماده ي جيوه اي كار مي كرد .دي متيل جيوه در يك سل شيشه اي بسته شده قرار گرفت. يكي از همكارانش براي كاهش اثر فراريت اين ماده ،سل را در آب يخ سرد مي كرد. وترهان يك نمونه ي كوچك را با پيپت به لوله NMR انتقال داد، ظرف را بست، لوله ها را برچسب زد و دستكش هاي لاستيكي اش را به خوبي شستشو داد و دور انداخت. كمتر از يكسال او به واسطه اثر جيوه ي سمي كشته شد !!!
چرا او مرد؟
وترهان بعد ها به ياد آورد كه يك قطره ( احتمالا بيشتر ) از دي متيل جيوه بر روي دستكشهايش ريخته است. متعاقبا آزمايشها نشان داد كه اين قطره توانسته از دستكش نفوذ كند و ظرف مدت 15 ثانيه وارد پوستش شده است. امروزه هنگام كار كردن با تركيبات سمي اين چنيني از دستكشهايي كه يك ورقه مقاوم دارند در زير يك جفت دستكش هاي آستين دار نئوپرن استفاده ميكنند.در ژانويه 1997 وترهان از ظهور علايم معيني نظير لرزش انگشتان دست و پا و لكنت زبان نگران شد .سپس مشكلاتي از بابت تعادلش آغاز شد و زمينه ديدش كم شد. جيوه سمي در 28 ژانويه 1997 تشخيص داده شد. آزمايشها معلوم كردند كه ميزان جيوه خون، 4000 ميكروگرم بر ليتر است كه 80 برابر آستانه سمي بودن است. دو هفته بعد او به حالت اغما رفت و مرگ او در 8 ژوئن 1997 رخ داد .
دي متيل جيوه :
دي متيل جيوه در دماي اتاق مايع است و بوي كمي شيريني دارد. در فشار اتمسفر نقطه جوشش 920C است و دانسيته اش (چگالي ) 2.96 گرم بر سانتيمتر مكعب است. دي متيل جيوه از نظر شكلي ساختار خطي دارد و شبيه بسياري از سيستمهاي HgX2 است. (طول پيوند Hg – C برابر083/2 انگستروم است).
دي متيل جيوه يكي از قويترين سموم اعصاب شناخته شده است. اين ماده به راحتي از سد خون – مغز مي گذرد و شايد منجر به تشكيل يك كمپلكس متيل جيوه سيستئين شود. اين تركيب سبب اختلال حسي، فقدان تعادلي و تغيير در حالت رواني مي شود.
به طور كلي جيوه يك اسيد نرم است بنابراين با اتمهاي دهنده ي براحتي قطبش پذير در بازهاي نرم پيوند مي شود. اين به يون جيوه تمايل زيادي براي پيوند با گوگرد و ليگاندهاي حاوي اتم گوگرد را مي دهد. بنابراين هنگامي كه وارد بدن شد به گروههاي تيول آنزيمها حمله مي كند و از عملكرد آنها جلوگيري مي كند.
Zeise اولين ليگاند هاي مركاپتان را ساخت و نامشان را بر اساس عبارت لاتين (Mercurium captans) تسخير كننده و اسيركننده ي جيوه( Capturing mercury ) قرار داد.
سنگ معدن اصلي جيوه سولفور سيماب HgS است. كه از معادن مهمي نظير Almaden در اسپانيا وIdria و Serbia و Monte Amiata در ايتاليا استخراج مي شود. در زمان رومي ها جنايتكاراني كه به كار در معادن جيوه محكوم مي شدند به دليل خاصيت سمي جيوه طول عمر كوتاهي داشتند. در حقيقت به نوعي اين مجازات مرگ براي ايشان بود. Pliny علائم جيوه سمي را در قرن اول ميلادي شرح داد. شنگرف يا سولفورسيماب بعنوان يك دانه ي رنگي و به طور گسترده در جهان باستان به كار مي رفت.
در گذشته مردم از جيوه و تركيباتش براي درمان سيفليس استفاده مي كردند. اگر چه موفقيت آميز نبود اما براي يك زمان قابل توجهي رواج داشت تا اينكه پني سيلين كه يك داروي موثر براي مراحل اوليه اين بيماري بود كشف شد .
يكي ديگر از موارد استفاده از جيوه استفاده از آنها در كلاه سازي بود. 200 سال پيش خزهاي بكار رفته براي ساختن قسمت پاييني كلاه هاي نمدي در محلول نيترات جيو (II) به عنوان يك محافظ و براي نرم كردن موهاي حيوانات غوطه ور مي شدند. متاسفانه كارگراني كه در اين قسمت فعاليت داشتند بدليل جذب جيوه از طريق پوستشان دچار لرزش و لكنت زبان مي شدند. به اين بيماري در گذشته بيماري كلاهدوزان مي گفتند . كه اعتقاد داشتند از شخصيت كلاهدوز عصباني در داستان آليس در سرزمين عجايب الهام گرفته است .
استفاده ديگر از تركيبات آلكيل جيوه، استفاده در قارچ كش هاي دانه ها بود. بين جنگ هاي جهاني كارگران ساخت قارچ كش هاي گياهي، جيوه سمي را گسترش دادند .در سال 1942 دو جوان منشي كانادايي بدليل حضور در يك انبار گمركي در كانادا به طرز شديدي مسموم شدند . در انبار گمرك دانه هاي عمل شده با جيوه وجود داشت .در سال 1960 كشاورزان سوئدي متوجه شدند كه پرندگان به طرز اسفناكي به روي زمين مي افتند و مي ميرند. پرندگان دانه هاي عمل شده با جيوه يا حيواناني كه چنين دانه هايي را مصرف كرده بودند خورده بودند و به چنين سرنوشتي گرفتار شده بودند .ترس بيشتر از همه گير شدن اين مسموميت بود . استفاده مردم از چنين دانه هاي خطرناك …يك اپيدمي مهم و خطرناك در عراق در سالهاي 1956 و 1960 اتفاق افتاد . در حاليكه به كار بردن دانه هاي گندم (كه با يك مخلوطي ازC2H5HgClوC6H5HgOCOCH3عمل شده بودند ) براي غذا ،سبب مسمويمت حدود 100 نفر در پاكستان در سال 1961 شد. حوادث ديگر در سال گواتمالا در سال 1965 و در عراق در سال 1971 تا 1972 رخ داد كه بر طبق آمار رسمي 4459 نفر مردند. دانه با تركيبات متيل جيوه به عنوان يك قارچ كش به عمل مي آمد و سپس كاشته مي شد و بعد از آن آسياب شده و به نان تبديل ميشد.
حادثه ي ميناماتا:
در اوايل 1950 ماموران ساحل ميناماتا در جزيره كيوشو در ژاپن متوجه رفتارهاي عجيب و غريبي در حيوانات آن منطقه شدند . گربه ها حركات عصبي از خودشان نشان مي دادند و به طور ناگهاني جيغ مي كشيدند ،پرندگان از آسمان سقوط مي كردند و علائم بيماري همچنين در ماهيها هم مشاهده شد كه جزء مهمي در برنامه ي غذايي قشر فقير بود .
علائم اين بيماري مرموز در انسانها در سال 1956 شروع شد. در سال 1957 ماهيگيري به طور رسمي ممنوع اعلام شد . پس از مدتي كشف شد كه شركت چيزو _ كه يك كمپاني پتروشيمي و توليد كننده پلاستيك هايي ماننده وينيل كلرايد – مواد زائد فلزي سنگين را به داخل دريا خالي ميكرده است . آنها تركيبات جيوه را به عنوان كاتاليزو در سنتزهايشان بكار مي بردند .احتمالا بيش از 1400 نفر از مردم كشته شدند و شايد 20000 نفر هم به اندازه ي كمتري مسموم شدند
علت :
متيل كبال آمين ( يك كو آنزيم از ويتامين ( B12 قادر است تركيبات جيوه ي غير آلي و همچنين خود جيوه را به شكلCH3Hg+(ag)متيله كند . گونه هاي واقعي جيوه حاضر در محلول احتمالاCH3HgOH بودند.يونCH3Hg+(ag)بوسيله پلانكتون جذب مي شد . ماهي ها اين پلانكتون هاي آلوده را مي خوردند و خيلي آرام جيوه را دفع مي كردند . جيوه بدين ترتيب به تدريج در سيستم بدنشان انباشته مي شد . سپس اين ماهي ها توسط ماهي هاي بزرگتر ديگر و در نهايت توسط حيوانات و انسانها خورده مي شد .و هر بار غلظت جيوه افزايش پيدا مي كرد .غلظت نهايي جيوه در حيوانات و انسانها هزاران يا ميليونها برابر از غلظت جيوه در آب اصلي بيشتر بود .
جيوه با بسياري از فلزات مخلوط هاي مشهور به ملغمه تشكيل مي دهد. از جيوه براي استخراج طلا ي فلزي از سنگ معدن طلا در تخمين آن استفاده مي شد. طلا با تقطير از جيوه بازيافت مي شود. بيشتر معدنچيان جيوه را بازيابي نمي كردند. بنابراين جيوه وارد رودخانه ها ميشد كه تبديل به يون متيل جيوه مي گرديد. جيوه براي خالص كردن وتصفيه نقره مكزيكي در قرن شانزدهم هم بكار مي رفت. استفاده هاي نادرست از جيوه در استخراج طلا ،پيامدهايي را در ناحيه آمازون آمريكاي شمالي، آفريقاي غربي و ديگر از جاها به دنبال داشته است .